چکیده
زمینه و هدف: سبک فرزندپروری والدین میتواند پیامدهای متفاوتی را در زندگی آیندهٔ فرزندان داشته باشد. بههمین دلیل هدف پژوهش حاضر پیشبینی توانایی خودتعیینگری خواهران و برادران کودکان با ناتوانی تحولی براساس سبک فرزندپروری والدین آنها بود.
روشبررسی: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهٔ مطالعهشده را همهٔ خواهران و برادران کودکان با ناتوانی تحولی و والدینشان در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ در شهر شیراز تشکیل میدادند از هر جامعه ۹۱ نفر با روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند (۱۸۲ نفر) و پرسشنامهٔ سبک فرزندپروری رابینسون، ماندلکو، السن و هارت و پرسشنامهٔ توانایی خودتعیینگری گومز-ولا، وردوگو، جیل، کوربلا و وهمایر را تکمیل کردند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری اقتداری، پیشبینیکنندهٔ مثبت و معنادار توانایی خودتعیینگری (۰٫۰۰۵=p) و خردهمقیاس استقلال است (۰٫۰۱۱=p)؛ اما سبک فرزندپروری اقتداری نتوانست دو خردهمقیاس از تواناییهای خودتعیینگری یعنی توانمندسازی روانشناختی و تحقق خود را پیشبینی کند. افزون بر این، یافتههای پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سهلگیرانه بهترتیب پیشبینیکنندهٔ توانایی خودتعیینگری و خردهمقیاسهای استقلال رفتاری، توانمندسازی روانشناختی و تحقق خود نیستند.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای بهدستآمده میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش استفاده از سبک فرزندپروری اقتداری به والدین کودکان با ناتوانی تحولی میتواند منجر به بهبود توانایی خودتعیینگری فرزندان آنها شود.